سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سبزها کجا هستند؟ - در نقد مقاله ای از آقای پورمندی - برزویه طبیب



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۱ دی ۱٣۹۶ -  ۱ ژانويه ۲۰۱٨


زمانی کارل مارکس نوشت که بزرگترین امید ما همانا ناامیدی ماست. مردم ایران سالها به امید منجی اصلاح طلب یا غیر اصلاح طلب، صندوق رأی یا الطاف ملوکانه نشستند و خیری ندیدند. تا اولین شکاف حکومتیان در اوج ناامیدی مردم، جرقه ای شد و آتش زیر خاکستر را نمایان کرد. در این سالهای طولانی جنبش چپ از بسیاری از فرصت ها که برای سازمان یابی و سازماندهی فراهم بود، غفلت ورزید. مهمتربن معضل روشنی راه برای چپ، ادا و اطوارهای اصلاح طلبانی بود که تخم امید بی حاصل را در دل چپ و مردم کاشته و پس از چند صباحی به روزمرگی بگیر و ببند و به دزد، باز میگشتند. در این میان بخش عمده چپ ایران به دنبال این دل خوشکنک ها، آنچه را که باید دیروز اتفاق میافتاد به امروز و یا فردا، موکول کرد. و مقاله آقای پورمندی نمونه ای است که نشانگر امید بی حاصل چپ به تغببرات از بالا، است.
نویسنده اذعان دارد که زیربنای این جنبش حاضر، وضعیت فلاکت بار معیشتی مردم ایران است‌ و مینویسد:
'چراغ های قرمز در اقتصاد ایران روشن شده اند و کارد فقر به استخوان مردم نزدیک شده است و حداقل ٨۰ درصد اقتصاد کشور تحت کنترل سرداران دزد، فاسد و قاچاقچی سپاه، روحانیون و مکلاهای بی سواد و فاسد بیت اقای خامنه ای و دستگاه فاسد بورکراسی دولتی به زعامت مدیران دزد امضا طلائی، قرار دارد.
و سپس رهنمود میدهدکه باید "با گام های سنجیده به سوی هدف رفت، در بدو امر باید سر مسلح این اژدها را هدف گرفت. چرا که قبضه بخش بزرگی از اقتصاد به وسیله سرداران، هم مخالف قانون اساسی است، هم مخالف وصیت نامه خمینی است"و اضافه میکند "از روحانی عبور نکنیم، با روحانی عبور کنیم" و هشدار میدهد که: "بسیار مهم است که لبه تیز حمله به هیچ جای دیگری منحرف نشود. اگر جنبش موفق به کوتاه کردن دست سپاه از اقتصاد شود، جراحی اصلی با موفقیت انجام شده است".
بسیار عالی است. ولی ایشان کتمان میکنند که جناب روحانی نیز یکی از همین بورکرات هایی است که ایشان چنان سخت در نکوهش آنان نوشته اند. ایشان نه تنها در رأس بوروکراسی فاسد قرار دارند بلکه مکلا هم تشریف داشته و در گذشته نه چندان دور دستی بر ارگان های امنیتی نیز داشته اند. بقولی آنچه خوبان همه دارند آقای روحانی همه را یکجا دارا ست. حال چرا نباید به عقیده ایشان از روحانی عبور کرد؟ ایشان باید ما را روشن بقرمایند. حالا آمدیم و خواستیم با روحانی و نه بدون او عبور کنیم، ولی اسب ایشان رم کرد و نخواست با ما همراه شود!! آنوقت تکلیف چیست؟ قافله باید متوقف شود؟ بویژه اینکه هیچ نشانه ای هم از تمایل ایشان به همراهی با قافله رنگی شما و یا ما به چشم نمیخورد! از طرف دیگر وزیر و وکیل چه کسی نیروهای سرکوب را به خیابان فرستاده است؟
حال، آمدیم و ۸۰ درصد اقتصاد را از دست سپاه دراوردیم. گوش شیطان کر، شما که نمیخواهید آنرا مثلا ملی کنید! که بوی سوسیالیسم حال خیلی ها را به هم میزند. میخواهید با آن چه کنید؟ تحویل بازار بدهید یا فیضیه؟
نویسنده همچنین به خودانگیختگی این جنبش معتقد است؛
"جنبش در بخش اصلی خود کاملا خودانگیخته است و محرکین اولیه، دیگر هیچ نقش تعیین کننده ای در مدیریت خیابان ندارند"و این جای بسی خوشوقتی است ولی اضافه میکند: "جنبشی که حالا در سطح خیابان ها پهن شده، مثل نوزاد غول پیکریست که قلبش خوب کار می کند، اما مغزش نه! انگار مغزش را در دست، پا، کمر و گردنش تعبیه کرده اند. قاعده و قانون نمی فهمد، منطق سرش نمی شود و هر چه دل تنگش می خواهد، آواز می دهد. از جلوی هر مغازه ای که رد می شود، چیزی می خرد. از سوپر مریم باروت، از جگرکی رضا، بلیط بخت آزمائی، از عطاری کورش عرق کشمش و از خرازی جنتی، زیارت نامه خاندان جلیل سلطنت و والاگهرها را!"
آقای عزیز، شما که اسم خود را دموکرات گذاشته اید! معنای دموکراسی همین است که هرکس هرچه خواست از هر دکانی بخرد، مشروط بر اینکه مانع خرید دیگری از دکان دیگر نباشد. حالا چون این خریداران سبز رنگ شما حال خرید ندارند و یا دکان سبز آنها به علت تعمیرات برای "به روز شدن" بسته است! تقصیر دیگران چیست، که به صفت "بی مغز "مفتخرشان کرده اید؟ ایا تا زمانیکه سبز پوستان با مغز شما، حاضر نباشند، خرید بی خرید؟
ایشان میپرسند: "سبزها کجا هستند و چرا نیستند؟! اگر سبز ها نیستند- یا هنوز نیستند- باید دنبال دلیل و چرائی آن گشت".
وآنگاه که نوبت به راه حل میرسد و میخوانیم: "با عقل سبزمان وارد صحنه شویم، کودک را در آغوش بگیریم، ردای سبز بر تنش کنیم،.اگر سبز خود را به روز کند و عزمش را جزم، این کار شدنی است ."
و سبز چگونه خود را به روز میکند؟
"سبز برای آنکه به روز شود، می تواند بدون نگرانی، منشور خود را که "اجرای بی تنازل قانون اساسی" محور اصلی آن است، مجددا مبنای وحدت ملی قرار دهد".
خوب شد معنای به روز شدن را هم فهمیدیم. ردای کهنه سبز، که حالا از شدت کهنگی بنفش شده است، شعار کهنه اجرای بی تنازل قانونی که بر اساس افکار هزار و چهارصد سال پیش نوشته شده، همان به روز شدن است! من مخالفتی با وارد شدن و یا خارج شدن کسی ندارم، فقط پیش از ورود برای دیگران تعیین تکلیف نکنید.
آقای عزیز، اتفاقا سبزها خیلی هم حضور دارند و با آمار به شما ثابت میکنند که درصد گرانی دوران احمدی نژاد بیشتر از دوران روحانی است. و در نتیجه، ((ای مردم، شما که آن موقع جیکتان درنیامد، امروز غلط میکنید میگویید اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا!))


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست