سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یورش همه جانبه حاکمیت سرمایه داری مالی وطنی به کار مزد کارگران-ناصر آقاجری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۶ آبان ۱٣۹۶ -  ۷ نوامبر ۲۰۱۷


در تاریخ 11 آبان ماه 96 چهارشنبه در محل نمایشگاه مطبوعات تهران در میز گرد ایلنا، که با شرکت چند فعال کارگری و خانم نوشین زارع مسیول روابط عمومی و کمیته حقوقی موسسه " خیریه " نذر اشتغال امام حسین واقع در اصفهان، برگذار شده بود. خانم زارع با این باور و نگرش موسسه خیریه نذر اشتغال . . . به میزگرد آمده بودند که:
" عامل اصلی وجود بیکاری در ایران، هم چنین عامل ورشکستگی کارگاه های تولیدی،اجباری بودن حداقل حقوق کارگران و قانون کار است. به باور و اعتقاد این موسسه " خیریه " تنها راه حل ممکن برای از میان رفتن این معضل اجتماعی، آزادی بازار کار در سپردن میزان مزد کارگران به قانون " مقدس " و خود به خودی بازار " عرضه و تقاضا " است. ایشان با همه وجود مُبَلِغ این موسسه به ظاهر خیریه بودند و مدعی بودند با پرداخت حقوقی زیر حداقل حقوق دارند به زنان بی سرپرست یا بد سرپرست در اصفهان خدمت می کنند. زمانی که یکی از فعالین کارگری از ایشان خواستند پاسخ دهند آیا با حقوق 250 هزار تومان، یک زن بی سرپرست یا بد سرپرست می تواند تنها یک لانه مرغ را اجاره کنند؟ بهداشت و آموزش و پرورش که آنهم به نام " دولتی " شهریه سنگین می گیرند و خورد وخوراک و پوشاک او و خانواده اش چگونه و از کجا باید تامین گردد؟ این نماینده موسسه خیریه که مدعی ند هدفشان اشتغال همه بیکاران ایران است پاسخی دادند حیرت انگیز:
- " شما با من به کارگاه های تولیدی ما بیایید خواهید دید همه کارگران از دریافت حقوقی زیر حداقل حقوق راضی هستند و خدا را هم شکر می کنند." این خانم نمی خواهند به پذیرند که اگر کارگری باخوشحالی این استثمار برده گونه را می پذیرد از روی ناچاری و فقر و بی قانونی در کشوری است که مدعی کاربردی کردن یک حکومت الهی است و بدین گونه آسمان را هم شریک جرم این همه استثمار د د منشانه اشان کرده اند. استثماری همراه با عدم پرداخت حقوقی که با کارگران برای پرداخت آن توافق کرده بودند. وچناچه کارگران از روی درماندگی دست به اعتراض بزنند با برچسب اقدام علیه امنیت ملی باید شلاق و زندان را تجربه کنند. عمل کردی که در تاریخ تمدن بشری کم نظیر است، در ادامه فرمودند: ما همه اش داریم ضرر می دهیم و هزینه ادامه کار را "حاجی آقا " از دارایی خودشان پرداخت می کنند والی میزان بهره وری این کارگران زن، روزی یکی دو ساعت بیشتر نیست. در ادامه اعلام نمودند: " اینک در ایران همه صنایع تولیدی در حال ورشکستگی هستند زیرا قادر به تامین و پرداخت حداقل حقوق کارگران و هزینه های تولید نیستند. با حذف حداقل حقوق و واگذاری آن به توافق فی ما بین کارگر و کارفرما، ریشه بیکاری در ایران کنده می شود." این موسسه به ظاهر خیریه با انتشار کلی پوستر و اعلامیه و کتاب و جزوه های رنگارنگ با تبلیغات وسیع تلاش می کند این ادعای نولیبرالی را به اثبات برساند. بزعم این خانم تبلیغات چی مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی همه ی این گونه هزینه ها را " حاجی آقا " از جیب خودشان پرداخت می کنند !!! ایشان تاکید می کردند که بازده کار زنان کارگر تنها روزی یک یا دو ساعت است. ولی موسسه برای رضای خدا به آنها کمک می کند. ولی زمانی که گفتگوی طرفین روی بهره وری کار متمرکز شد، ایشان اعلام نمودند ما در کارگاه های تولیدی مان بهترین بهره وری را داریم، زیرا بر اساس مقدار کاری که در روز کارگر کار می کند به او مزد می دهیم. کارگران بابت هر چند متر تولید روزانه خود، درصدی ازارزش تولید را که کارفرما مقدارش را تعین می کند، دریافت می کنند. شیوه ای که کارگر برای دریافت درآمد بیشتر مجبور است ساعات بیشتری را با سرعت زیاد کار کند تا حداقلی زیر حداقل حقوق قانون کاررا دریافت کند. ایشان فراموش کرده بودند که خودشان اعلام نموده اند بازده کار این زنان کارگر در روز تنها یکی دو ساعت بیشتر نیست. ولی معلوم شد با وحشیانه ترین شیوه مک کارتیسمی دارند زنان کارگر را استثمار می کنند و حاجی آقا ایشان هم در واقع همه هزینه های تولید و کارمزد کارگران و تبلیغات وسیع و هزینه زندگی خانواده شان را از نتیجه کار همین زنان پرداخت می کنند نه از" جیب مبارک " سود های نجومی این کار تولیدی هم که جای خود دارد. ایشان باور داشتند که کارمزد کارگران می باید بر اساس بهره وری کارگر مشخص گردد، وحداقل حقوق و قانون کار باید حذف گردد تا بیکاری در جامعه از میان برود. به راستی ما درکجای تاریخ قرارداریم؟ زمانی که می بینیم موسسه های تولیدی حاجی آقا های دوران برده داری، بخشی از ارزش اضافی (بزعم سرمایه داران، سود) کار تولیدی کارگران را برای پایین آوردن باز هم بیشتر کارمزد کارگاران با تبلیغات وسیع از میان می برند، تا مناسبات برده داری را تبلیغ کنند؟! از همه درد ناک تر این واقعیت است که این گفتگو در زمانی صورت می گیرد که در20 مهرماه 96 یعنی کمتر از یک ماه پیش، مشاور ارشد رییس جمهور، مجری مناسبات تعدیل ساختار و خصوصی سازی آقای نیلی بر خلاف باورهای نولیبرالیستی ش مجبور شده است اعلام خطر کند و در اتاق بازرگانی ضرورت تغیر بنیادی در مناسبات اقتصادی را مطرح نماید. در واقع ( آش آنقدر شور شده است که خان هم فهمیده ) ولی موسسه خیریه تولیدی هم چنان ساز خود را می نوازد و درکی از این واقعیت ها ندارد.
کارگاه های تولیدی کوچک در قبال تورم روز افزونی که با " آمارهای مهندسی " شده ی نهاد های دولتی از 70 درصد به زیر 10 درصد به مردم اعلام می گردد، در حال خورد شدن هستند. از سوی دیگر واردات بی رویه ای که سرمایه داران مالی کشور( بخوانید واسطه ها و دلالان) کاربردی می کنند این کارخانه های تولیدی را از چرخه تولید خارج می کند، نه حداقل حقوق و قانون کار، آن هم این قانون که بدون ضمانت اجرایی شیر بی یال ودمی است. این موسسه به ظاهر خیریه ولی در عمل مجری دستورات نهاد سرمایه داری جهانی، صندوق بین امللی پول، آن قدر از واقعیت های جامعه بی خبر است که مسیول روابط عمومی ش هنوز نمی داند کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار خارج شده اند، از این رو یک نیروی کار با مدرک کارشناسی ارشد در ایران با روزی 150 تا250 هزار تومان در آموزش و پرورش با واسطه دلالهای کار، استخدام می شود. و پس از ده سال تدریس هنوز به صورت رسمی استخدام نمی شود، تا دلالان بی سوادی که مدارک دکترای خود را از دانشگاه های علمی کاربردی می خرند، هم چنان از دولت حقوق کامل این کارشناس ارشد را به جیب خود بریزند و بدین گونه نشان دهند حاکمیت " ابوذر گونه " چه درون مایه ای دارد. آیا حاجی آقای این موسسه می داند که دولت اصلاحات با خارج کردن کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کارتنها در یک مورد میلیونها زن قالی باف را از حداقل حقوق و تامین اجتماعی برای همیشه محروم نموده است؟ آیا این جماعت استثمار گر می دانند همه کارگران تولیدی صنایع سنگین ایران که صنایع مادر ایران را تولید می کنند از شمول قانون کار خارج شده اند ( کارگران پروژه ای) که تنها در عسلویه رقم آن به 50 هزار کارگر فنی می رسید. واینک همه بیکار و آواره اند. آیا این جماعت واسطه می دانند نزدیک به 90 درصد مناطق ایران به مناطق آزاد تجاری – صنعتی نام گذاری شده اند تا هم کارگران را از شمول قانون کار خارج کنند و هم با امکان واردات بی رویه و بدون کارشناسی شده، قاچاق را به شکلی قانونی نمایش بدهند. ولی در تبلیغات شبانه روزی شان حرف از مبارزه با قاچاق می زنند. در این میان نه اقتصاد دانان نولیبرالیسم که ازدوران پس از جنگ مبلغ این مناسبات نولیبرالی بوده اند مانند عنی نژاد ها، نیلی ها و دادخواه ها و . . . هرگز شهامت برگذاری یک میز گرد با اقتصاد دانان مخالف نولیبرالیستی و یا هواداران سوسیالیسم را درباره درون مایه کار مزد و بررسی ارزشهایی که کار یک کارگر ایجاد می کند مانند ارزش مصرف، ارزش مبادله و ارزش اضافی را نداشته اند و ندارند، تا بررسی شود خاستگاه " سود " ادعایی آنها از کجاست. کاری که مارکس در قرن نوزدهم با کاری تحقیقی در کاپیتال انجام داده اند. و هنوز هم سرسپردگان سرمایه داری با طیف خون آشامان نوعِ کلاسیک، استعماری، امپریالیستی ونولیبرالی نتوانستند یک پاسخ علمی به آن بدهند. با وجود مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی در ایران روند فرو پاشی غیر قابل اجتناب است و تاریخ نشان داده هیچ نیروی نظامی قادر نیست تا ابد با سرکوب نیروهای مخالف جلوی این روند را بگیرد. فراموش نکنید همان هایی که با مشاورهای فراماسیونریشان شما را به اینجا رسانده اند، دارند برای بی گناه جلوه دادن خود، با وحشت به شما اخطار می دهند.
" . . . اجماع عمومی برای تغیر رویکرد در اقتصاد سیاسی " . . . و ضرورت " توافق تمام ارکان نظام برای بهبود اوضاع اقتصادی ضروری است."
بازگشت به مناسبات اقتصادی اصل 44 قانون اساسی و ضرورت کاربردی کردن اصل 45 قانون اساسی که رفاه اجتماعی را از وظایف دولت می داند و کاربردی کردن دیگر اصول قانون اساسی که آزادی های سیاسی را به صراحت اعلام نموده است، ضامن پیش گیری از دور زدن قانون اساسی و فساد مالی - دولتی است، شرایطی که همه نهاد های جامعه را به چالش گرفته و اکثر ارکان آنها را آلوده نموده است، این واقعیت ضرورت امروز است نه فردا، که شاید فردا دیر باشد.
اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران
سخن گو ناصر آقاجری
16 آبان ماه 96


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست