سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سیاهچاله های فضایی، نابود کننده ستارگان


امید برومند


• ۵۰ سال است که محققان بویژه نوع حریصی از سیاه چاله ها را مشاهده می کنند. از آن جا که سیاهچاله ها نوری منتشر نمی کنند، معمولا نامرئی اند. زمانی که ماده می بلعند در معرض توجه قرار می گیرند؛ این واقعه به صورت غیره منتظره ای به ندرت اتفاق می افتد. گاز، گرد و غبار و ستارگان در مدار ثابتی به دور ان چرخیده، اما به درون آن جذب نمی شوند. تنها زمانی که مقدار بزرگی ماده به درون آن بیافتد، گرسنگی سیری ناپذیر آن از دور قابل رویت است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱٣ مرداد ۱٣۹۶ -  ۴ اوت ۲۰۱۷


 س. بردلی سِنکو (سمت چپ) بمثابه فیزیکدان نجومی برای ماموریت-سویفت در مرکز پرواز گودارد ناسا تحقیق میکند. نایل گرلز مدیر لابراتور فیزیک ذرات فضایی این مرکز، تا زمان فوت اش در فوریه 2017 بوده است. او محقق
ارشد ماموریت سویفت و تلسکوپ های Wide-Field Infrared Survey Telescope و   Space Telescope Fermi Gamma-ray بوده است.

تقریبا هر کهکشان بزرگ، از جمله کهکشان راه شیری، در مرکز خود یک راز کیهانی پنهان دارد: یک سیاه چاله کلان جرم. این جسم عجیب آسمانی دارای جرمی برابر با میلیون ها تا میلیاردها بار جرم خورشید در فضایی به مساحتی کوچکتر از منظومه شمسی بوده و متناسبن نیروی گرانشی فوق العاده ای به محیط پیرامون خود وارد میکند. اختر شناسان خواهان تحقیقِ رفتار و رشد این اجسام بوده تا از این طریق شکل گیری و توسعه کهکشآنهایی که آنها را احاطه کرده اند ،بهتر بشناسند.

از آن جا که سیاهچاله ها نوری منتشر نمی کنند، معمولا نامرئی اند. زمانی که ماده می بلعند در معرض توجه قرار می گیرند؛ این واقعه به صورت غیره منتظره ای به ندرت اتفاق می افتد. گاز، گرد و غبار و ستارگان در مدار ثابتی به دور ان چرخیده، اما به درون آن جذب نمی شوند. تنها زمانی که مقدار بزرگی ماده به درون آن بیافتد، گرسنگی سیری ناپذیر آن از دور قابل رویت است.

50 سال است که محققان بویژه نوع حریصی از سیاه چاله ها را مشاهده میکنند: در سال 1963 ستاره شناس مارتن اشمیت کوازارها (اختروش ها) را کشف کرد. این پدیده اسمانی، که واقعا جنجالی ترینِ این پدیده هاست، هسته فعال یک کهکشان بوده که درخشان تر از میلیاردها ستاره میدرخشد. احتمالا این فقط به آن خاطر ممکن است که ابرهایی از گرد و غبار و گاز ،صدها و یا هزارن میلیون سال ،مارپیچ گونه به درون این سیاه چاله کلان جرم کشیده شده و در این میان به نحو شدیدی فشرده و داغ میشوند که برای مدت زمان طولانی شدیدتر ازهر جسم دیگری در جهان درخشان تر میدرخشند.

متاسفانه اختروش ها نسبتا نادر بوده و همچنین از ما بسیار دور هستند. از آن جا که آنها فقط به اندازه کسری از طول عمرِ سیاهچاله پنهان شده در مرکزشان میدرخشند، اطلاعات زیادی درباره کل روند فرگشت سیاه چاله ها به دست نمیدهند. اگر چه از طریق اندازه گیری سرعت ستارگانی که بدور سیاه چاله در یک مدار بسیار نزدیک میچرخند میتوان جرم آن سیاه چاله را محاسبه کرد، اما این ستارگان باید به اندازه کافی نزدیک باشند-در درون کهکشان راه شیری یا در کهکشان همسایه- تا ما بتوانیم بوسیله تلسکوپ هایمان تک تک ستارگان را از یک دیگر تفکیک و جدا کنیم.

در سال 1988 ستاره شناس بریتانیایی مارتین رییس متد بررسی دیگری را پیشنهاد کرد، که تازه زمان کوتاهی است که شروع به نتیجه دادن کرده . به جای آن که تشعشعات اختروش ها و یا سرعت ستارگان در مدارهای بسیار نزدیک به سیاهچاله ها را مشاهده کرد، میتوان صاعقه های نورانیِ کوتاه و روشن در نزدیکی مراکز کهکشان ها را جستجو کرد. آنها هنگامی اتفاق می افتند که یک سیاه چاله کلان جرم، ستاره ای را ببلعد. این عمل ( (TDEs یعنی حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد نام نهاده شد. از آن جا که نابودی ستاره نه چند هزار سال بلکه چند ماه بطول می انجامد، می توان این روند را از شروع تا پایان دنبال کرد. آنها بسیار درخشان و حتی در کهکشان های دور دست هم بخوبی مشاهده می شوند.
چطور نیروهای جاذبه عظیم یک ستاره را تکه پاره می کنند

حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد در واقع به همان علت واقع می شوند که جرز و مد. در جزر و مد زمینی اکثرا ماه مسئول است. کشش گرانش ماه بر روی سمت نزدیک تر کره زمین به خود، بیشتر از سمت دورتر آن بوده و این نابرابری باعث نیروی جزر و مد می شود. این نیرو بر روی دو سمت کره زمین باعث بالا آمدن موضعی سطح دریا شده که بمثابه مَد قابل رویت است. به این ترتیب اگر یک ستاره در چنگال سیاه چاله ای کلان جرم گرفتار آید، تفاوت های فوق العاده تکه پاره اش می کنند. جزئیات ،به اندازه هر دو جرم آسمانی بستگی دارند. یک جسم کوچک متراکم، مانند کوتوله های سفید, بهتر از یک ستاره عادی از جنس خورشید خودمان در مقابل چنین نیروهایی مقاومت می کند. یک توپ بولینگ هم در مقابل یک پشمک به مراتب سخت تر تکه تکه خواهد شد. بزرگترین سیاهچاله ها که جرمشان چند میلیارد برابر جرم خورشید است حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد ایجاد نمی کنند: آنها ستاره را قبل از اینکه نیروی جزر و مد به اندازه کافی بزرگ شود،می بلعند. برخلاف آن نیروهای ساطع شده از یک سیاه چاله با جرمی میلیون ها برابر جرم خورشید، هر ستاره ای را که به فاصله ای کمتر از 50 میلیون کیلومتری آنها (یعنی تقریبا فاصله بین خورشید و عطارد) برسد، تکه تکه می کنند.
فروپاشی ستاره آغاز یک آتش بازی تماشایی است. قطعات ستاره، به تدریج مدارِ توسطِ ستاره مشخص شده را ترک می کنند. تقریبا نصف این مواد رشته های طولانی ای تشکیل داده و از سیاه چاله دور می شود، در حالی که نصف دیگر این مواد به صورت قرص برافزایشی (ساختار دیسک مانند از ماده)(1) شروع به چرخش کرده، شکل مارپیچ مانندی ایجاد شده که محتوی آن آهسته جذب سیاه چاله می شود. این مواد تقریبا سرعت نور را حاصل می کنند و تحت نیروهای گرانش و اصطکاک فشرده شده و دمای آنها تا 250000 درجه سانتی گراد بالا می رود و شروع به تابش می کنند. برای چندین هفته یا ماه سیاه چاله ای که قبلا نامرئی بود، با چنان شدتی می تابد که تمامی ستارگان کهکشان خود را تحت شعاع قرار میدهد.



سیاهچاله ها را رصد تابش یا پرتویی بدست میدهد که در جریان نابودی سریع ستارگان عظیم توسط نیروهای جزر و مد آزاد میشود.

به ندرت و به سختی قابل اثبات

اگر چه نظریه پردازان این پدیده را ده ها سالِ پیش ، پیش بینی کرده بودند، تخریب این چنینی ستارگان که بسیار نادرند به تازگی در سال 2000 کشف شد. تخمین زده می¬شود که چنین پدیده هایی در یک کهکشان به بزرگی کهکشان راه شیری هر 100000 سال یک بار اتفاق می افتند. علاوه بر این تنها با دشواری مشاهده می شوند. بر طبق مدل های نظری ساده ،قرص برافزایشی (ساختار دیسک مانند از ماده) (1) در طیف اشعه X ملایم تا امواج ماورا بنفش تابش می کنند؛ این طول موج ها به دشواری برای تلسکوپ های ما قابل دسترسی هستند، چون گرد و غبار بین ستاره ای و جو زمین در دسترسی به آنها اختلال ایجاد می کنند.

بر پایه همین مدل ها ، ستاره شناسان می توانند از یک حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد ،با دقت زیادی جرم سیاه چاله ای را تخمین بزنند که باعث این نمایش شده. در این رابطه، زمانی اندازه¬گیری می¬شود که نشانگر طول مدتی است






که حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد حداکثر روشنایی خود را بدست می آورد. این به نوبه خود نشان میدهد که با چه سرعتی قرص برافزایشی (ساختار دیسک مانند از ماده) تشکیل شده و ماده به سیاهچاله وارد می کند. حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد بخاطر روشنایی فوق العاده شان، خبر از جرم های مختلف سیاهچاله های کلان جرم دارند. پدیده دیگری این توانایی را ندارد.

اولین نامزدهای حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد در اطلاعات ماهواره اشعه X روسات ROSAT و تلسکوپ ماورای بنفش کیهانی، کاوشگر تکامل کهکشان ردیابی شدند. آنها بمثابه فوران پرتو هایی بودندکه هفته ها و ماهها طول کشیده، و در مرکز کهکشانهایی که قبل از آن غیر محسوس بودند اتفاق افتاده و به بدین خاطر توجه را به خود جلب کردند. این کشف ها قلمروی جدیدی برای تحقیقات پایه گذاشتند. با این حال ستاره شناسان به اطلاعات قدیمی وابستگی داشتند و نمی توانستند این پدیده را در زمان وقوع و بر روی طول موج های زیادی بررسی کنند. محققان باید یا بسیار خوش شانس می بودند که حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد را هنگام وقوع به دام انداخته و یا مجبور بودند که بخش های بسیار بزرگی از آسمان را دائما زیر نظر می داشتند.

خوش بختانه در سال های اخیر از طریق پیشرفت در پردازش اطلاعات و سنسوریک (Sensorik) ، الگو برداری از آسمان در سطح بسیار گسترده امکان پذیر شده است. امروزه یک دوربین پرقدرت، توانایی آن را دارد که بیش از یک درجه مربع از زاویه، از بخشی از آسمان را در یک عکس جا دهد. از طریق الگوبردای تکراری از بخش های بزرگی از آسمان و مقایسه دیجیتالی نتایج، می توان حتی پدیده های ضعیف و موقتی را تشخیص داد.

در ابتدا قرار بود که آنها ابر نواخترها و سیارک ها را شناساسی کنند، اما آنها توانایی بسیار بیشتر از این دارند. از آن جا که آنها شب به شب نور میلیون ها کهکشان را دریافت می کنند، تخریب های نادر ستارگان را هم حس و ردیابی می کنند.

جزئیات شگفت انگیز تخریب یک ستاره

زمان کوتاهی پس از شروع کار Pan-STARRS ، تیم اختر شناسی بنام سووی گیزری در سال 2011 جزئیات غافلگیر کننده نابودی یک ستاره را کشف کرد. آنها حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد بنام PS1-10jh یک سیاه چاله راکشف کردند که جرمش 2 میلیون برابر جرم خورشید بوده و در یک کهکشان که 2.7 میلیارد سال نوری از ما فاصله داشته، اتفاق افتاده است. از آن جا که این حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد زمان کوتاهی بعد از جمع آوری اطلاعات جلب نظر کرد، این تیم برای اولین بار توانست فرگشت حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد را در طیف امواج قابل رویت و ماورا بنفش،بطور زنده دنبال کند. این نتایج باعث حیرت محققان شد.

با تجزیه و تحلیل طیفی دقیق به نظر آمد که این حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد، بسیار کمتر از حد انتظار گرما تولید کرده. با 30000 درجه سانتیگراد حرارت، تنها کسری از حرارتی را داشته که مدل های متداول قرص برافزایشی از پیش تعیین می کنند. علاوه بر آن نه تنها PS1-10jh در طی چند هفته از طریق سردتر شدن و پراکندگی قرص برافزایشش کم رنگ تر نشده، بلکه بعد از کشف اش برای چندین ماه دمای ثابتی داشته. مخصوصا شگفت این بود که در پس تاب Pan-STARRS اثری از هلیوم یونیزه شده کشف کرد، چیزی که فقط در دماهای بالای 100000 درجه اتفاق می افتد. درحالی که حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد هلیوم بسیاری دارا بود، از هیدروژن اما خبری نبود، هر چه باشد عنصر فراوان در جهان هیدروژن بوده و جزء اصلی تشکیل دهنده ستارگان است. نظریه پردازان در مقابل یک معما بودند.

تیم گیزری در توضیح نبود هیدروژن احتمال داد که ستاره تخریب شده پوسته ضخیم هیدروژن خود را قبلا از دست داده- احتمالن در یک فعل و انفعال متقابل با سیاه چاله- و فقط هسته غنی از هلیوم خود را حفظ کرده و با آن قرص برافزایشی مشاهده شده را تغذیه کرده. اما چگونه می توان رفتار متناقض حرارتی PS1-10jh را توضیح داد؟ یک دمای بطور غیر منتظره پایین و در مقابل مازاد هلیوم یونیزه شده که فقط در حرارت بسیار بالاتر امکان پذیر است. به همین علت، نظریه پردازان دیگر حدس می زنند که ستاره شناسان ، اصلا خودِ قرص برافزایشی را رصد نکرده بلکه به جای آن یک پوشش گازی بسیار دورتر از سیاه چاله را مشاهده کرده اند که تابش شدید قرص برافزایشی را جذب کرده و در دماهای پایین تر آن را دوباره پس داده است. چنین پوششی یک امتیاز اضافه داشته و آن این است که برای فقدان ظاهری هیدروژن، توضیح معمولی ارائه می کند. این پوشش گازی تحت دمای مناسب و تراکم نسبتا بالا هر نشانی از این عنصر را پنهان می کند.

نکته این است که یک پوشش متراکم گازی در فاصله لازم تا سیاه چاله دیگر نمی توانسته باثبات باشد. گاز یا بدرون سیاه چاله سقوط کرده ویا بخار شده و در فضا پخش می شود. منشاء نامشخص این ماده هنوز هم باعث بحث های پر جنب و جوش است. اگر کلی بگوییم، دو امکان وجود دارد که هر دو در ارتباط با پویایی سیاه چالهَ حریص هستند. هنگامی که باقیمانده یک ستارهِ تخریب شده به دور سیاهچاله در چرخش بوده و یک قرص برافزایشی در حال بزرگ شدن را تشکیل می دهد، امواج شوک (دفع کننده ای) که از قرص ساطع میشوند می توانسته اند از سقوط بلافاصله موادی که در بیرون در حال چرخشند در سیاه چاله جلوگیری کرده و یک پوشش کم و بیش با ثباتی بسازد. بر طبق توضیح دیگری، مدت کوتاهی بعد از آن که قرص برافزایشی ایجاد شد، و بیش از درخواست سیاه چاله ،ماده بدرون خود غلطاند ،باعث آن شده که سیاه چاله بخشی از ماده را دوباره از طریق قرص برافزایشی، به فاصله زیادی به اطراف پرتاب کند. همانطور که معمای PS1-10jh و به فاصله کوتاهِ زمانیِ بعد از آن TDE های دیگر کشف شده ،مشخص می کنند، نابودی ستارگان، پدیده های بصورت غیر قابل انتظار، پیچیده ای هستند. اما بزرگترین غافلگیری هنوز در راه بود.

در ساعات اولیه صبح روز 28 مارس 2011 ،ستاره شناسان در سرتاسر جهان از طریق گوشی های همراه خود خبری را دریافت کردند. ماهواره سویفت چند لحظه قبل از آن، در اعماق فضا یک پرتوی انفجار (یک تابش صاعقه ای) با انرژی بالا کشف کرد. سویفت یک تلسکوپ فضایی ناسا بوده که با همکاری ایتالیا و انگلستان ساخته شده است که تخصص آن قبل از هر چیز انفجار پرتوی گاما، انفجارات شدید ستارگان است که جزو حوادث کوتاه مدت با شدت تابش بسیار بالا هستند. موقعی که یک جریان انرژی پرتوی گاما به سِنسورهایِ سویفت برسند، عکس العمل فوری تلسکوپ را در پی دارد. این تلسکوپ آن منبع رادر طیف اشعه ایکس و در طیف بصری رویت کرده و همزمان زمین را باخبر می کند. ستاره شناسان با عجله بزرگترین تلسکوپ های جهان را به سمت پس تابهای سریع رو به کاهشِ پرتوهای گاما تنظیم می کنند. سویفت از زمان شروعش در سال 2004 ، بیش از 1000 پرتوی انفجار گاما کشف کرده است. حادثه 28 مارس 2011 که چندی بعد بعنوان Swift J1644+57 فهرست بندی شد، بعنوان پدیده تا بحال دیده نشده ای ثبت شد.

سویفت با یک پرتوی انفجار جنجال افرینی کرد

انفجارهای گاما، همانطور که از نام شان پیداست، زمان بسیار کوتاهی طول می کشند، از چند ثانیه تا چند
دقیقه. هنگامی که ما در آن صبح زود ماه مارس تلسکوپ هایمان را بسوی Swift J1644+57 نشانه گرفتیم، انتظار یک پس تابش معمولی کوتاه از انفجار پرتوی گاما را داشتیم. به جای آن ما فوران های نامنظم قوی¬ای که یک روز طول کشیده همراه با تشعشعات پرقدرت ایکس که ماه ها بطول انجامیده و آهسته فروکش کردند را مشاهده کردیم. بزودی محل وقوع این حادثه را در یک کهکشانی که 3.8 میلیارد سال از ما دور بوده در صورت فلکی اژدها ردیابی کردیم. همکار ما جوشوا اس. بلوم از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی سریعا اذعان کرد که ما به یک حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد TDE برخورد کرده ایم. او به درستی پیش بینی کرد که ما این منبع گامای خاص را دقیقا در مرکز کهکشان نام برده پیدا خواهیم کرد، جایی که یک سیاه چاله کلان جرم ستارگان را خرد می کند. اما آیا واقعا این طور بود؟ تمامی حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد در طول موج های بزرگتر و کم انرژی تر پیدا شده اند که از قرص برافزایشی گرم شده یک ستاره خرد شده برمی خیزند. اما اینجا همه چیز متفاوت بود.

یک حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد چطور می تواند پرتوی گاما ایجاد کند؟ بهترین جوابی که ما می توانیم بدهیم آنست که سیاهچاله ها آداب رسوم پشت میز غذا نشستن را ندارند. یک سیاهچاله بخش بزرگی از گاز یک ستاره خورد شده را خورده و آن را بدون بازگشت و دیدار دوباره پشت افق رویداد ناپدید می کند، پشت مرزی که حتی نور هم از آن نمی تواند فرار کند. احتمالا همه سیاه چاله ها می چرخند و تکانِ دورانی (زاویه ای) (2) آنها باعث آن می شود که چند درصدی از ماده ستارگان در بیرون از افق رویداد به قطب های سیاهچاله ها هدایت شوند، جایی که گاز به سرعت نور شتاب داده شده و به شکل تابش ذره ای دسته بندی شده ،از هر دو قطب سیاهچاله به فضا شلیک می شوند. این تشعشعات پر انرژی در بین راه پرتوهای گاما و ایکس از خود پخش می کنند. ظاهرا پرتوی جت Swift J1644+57 بطور اتفاقی به ماهواره سویفت اصابت کرده. این شکار خوش شانسی بود. ظاهرا همه حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد چنین تشعشع ذراتی با سرعت نور ندارند و آنها غالبا به سمت ما نشانه گیری نشده اند.

با این وجود سویفت J1644+57 تنها نیست. تا اوایل سال 2017 تیم سویفت دو حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد دیگر پیدا کرد که پرتوهای جت مانند گاما ساطع می کردند. این پیام آوران نادر و پر قدرتِ ستارگان در حال مرگ، یافته های جدیدی از مهمترین زمینه تحقیقاتیِ اختر فیزیکِ انرژیِ بالا، یعنی پیدایش پرتوهای ذرات نسبیتی ، بدست می دهند.

بر خلاف جریان های جت بسیار بزرگ و دائمی و قرص برافزایشی اختروش ها، که نتیجه روند طولانی سقوط ابرهای گازی غول پیکردر یک سیاهچاله کلان جرم هستند، حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد، حوادث کوتاه و واضحی بوده که بخوبی قابل مطالعه هستند. هیچ انسانی توانایی پیگیری چرخه کامل عمر یک اختروش را ندارد، اما ستاره شناسان تا به امروز توانسته اند 20 حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد را از اول تا پایان مورد مطالعه قرار دهند. در جزئیات این بلای ستارگان رازهای دیگری در کمینند.اندازه گیری دقیق فوران های پرتویی حوادث مخرب ناشی از جزر و مد نه تنها اطلاعاتی در مورد سیاه چاله ها می دهد، بلکه در مورد ترکیب و ساختار درونی ستارگانی که میلیاردها سال نوری بدور از ما تکه پاره می شوند نیز اطلاعاتی در اختیار ما قرار می دهد.

این حتی در مورد اجسام همراه هم صادق است، اجسامی که همراه با ستارگان شان نابود می شوند. هر جرقه ناگهانی در مرکز یک کهکشان دوردست احتمالا میتواند نشانه ای از پایان کامل یک منظومه سیاره ای باشد. همان طور که الگو برداری و فهرست سازی کهکشان راه شیری نشان می دهد تقریبا هر ستاره ای با اقمار خود مشایعت می شود. احتمالا در اغلب حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد تمام سیستم (منظور منظومه یا سیستم سیاره ای )در آن مشارکت دارد. حتی اگر سیاره ها در آن جا مستقیما بلعیده نشوند، می توانند گرفتار جریان جتهای نسبیتی ای شوند که حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد، آنها را ایجاد کرده و تا چند سال نوری در فضا امتداد می یابند. هر رد و پای زندگی در آن جا فورا نابود خواهد شد. شاید ما روزی شاهد نابودی ستاره ای در حیاط خلوت فضایی مان باشیم، یعنی اگر سیاه چاله کمین کرده در مرکز کهکشان شیری با جرمی حدود 4 میلیون برابر جرم خورشید، ستاره سرگردانی را تکه تکه کند. آذرخش یا جرقه حاصل از آن بسیار شدید اما بی آزار خواهد بود، چون زمین در یک فاصله امنی از مرکز کهکشان قرار دارد.

الگو برداری و فهرست سازی قوی تر، منادی عصر جدیدی در زمینه تحقیقات حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد خواهد بود. در شیلی تلسکوپ 8 متری آینه دار LSST در دست ساختمان است که میدان دید آن 10 درجه مربع از زاویه را پوشش داده و قرار است در 10 ساله اول هزاران حادثه تخریب کننده ناشی از جزر و مد را ردیابی کند. در این رابطه بزرگترین مسئله، ارزشیابی سیل عظیم اطلاعات بدست آمده است. رصدخانه های رادیویی برنامه ریزی شده Square Kilometre Array با مکان هایی در استرالیا و آفریقای جنوبی به ویژه مناسب کشف جریان های جت ( فواره های) نسبیتی هستند، حتی اگر تابش ذرات مستقیما به سمت ما نباشد. در آینده ای نزدیک می توان ازاطلاعات آن، کاتالوگ و فهرست بندی ای از حوادث تخریب کننده ناشی از جزر و مد را تشکیل داد که هزاران اطلاعات ثبت شده را دربر داشته و پرتویی بر انتهای جهان های دور اندازد.

مجله طیف نمای علم شماره 7 - 2017


پی نوشت های فارسی:

1-قرص برافزایشی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

یک قرص برافزایشی ( accretion disc) یک ساختار دیسک مانند از ماده است که به شکل حلقوی به دور یک جسم خاص می‌چرخد. این جسم می‌تواند یک ستاره جوان، یک کوتوله سفید، یک ستاره نوترونی یا یک سیاهچاله باشد. این چرخش باعث ایجاد گرما و تابش می‌شود و دامنه این تابش برای ستارگان جوان مادون قرمز و برای بازماندگان ستاره‌ای پرتو ایکس است

fa.wikipedia.org

2- تکانهٔ زاویه‌ای یا تکانهٔ دورانی

در فیزیک، تکانهٔ زاویه‌ای یا تکانهٔ دورانی کمیتی بُرداری است که برای بیان وضعیت حرکتی سیستم‌های در حال حرکت دورانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این که سرعت زاویه‌ای مرسوم‌ترین کمیت برای بیان وضعیت حرکتی جسم در حال دوران است، اما تکانهٔ زاویه‌ای نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در بر دارد. تکانهٔ زاویه‌ای یک سیستم به سرعت زاویه‌ای، جرم و نحوهٔ توزیع جرم سیستم حول محور دوران یا مرکز دوران وابسته است. تکانهٔ زاویه‌ای همواره نسبت یک نقطهٔ مرجع سنجیده می‌شود.

3-Stoßwelle
موج شوک موج انفجار ، در مکانیک سیالات یک موج فشار قوی است که توسط انفجار و یا پدیده های دیگر ایجاد شده که در آن بخش هایی از رسانه (ماده) سریعتر از سرعت صوت رسانه (ماده) حرکت می کنند. در این میان ،موج فشار با سرعتِ صوتِ رسانه (ماده)، بمثابه خط مقدم امواج پخش شده بوده، جهشی تغییر می کنند. برخلاف امواج صوتی عادی، کمیت هایِ فیزیکیِ میکروسکوپی تعیین کننده حالتِ رسانه هستند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست