سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تلفیق مبازه مخفی و علنی «مبارزه ی اقتصادی کارگران در ایران، خصلتی فراصنفی، سراسری و سیاسی دارد»!
نگاهی به مقاله ی "کارگران با مجامع عمومی خود به میدان می آیند"


فرهاد عاصمی


• تحمیل گرسنگی و بیکاری به کارگران و خانواده های آن ها توسط حاکمیت نظام سرمایه داری در جمهوری اسلامی، ریشه ی سیاسی دارد که در هر «تجمعی» باید به کارگران منتقل شود. تصمیم سیاسی نظام برای اجرای نسخه ی "اقتصاد سیاسی" امپریالیستی، برنامه "خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی"، یک برنامه سیاسی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ بهمن ۱٣۹۵ -  ۷ فوريه ۲۰۱۷


ناصراصغری، فعال کارگری در مقاله ی «کارگران با مجامع عمومی خود به میدان می آیند» * نکته های پراهمیتی را در ارتباط با نبرد طبقاتی کارگران ایران مطرح می سازد. آشنا شدن با فرازها و نکته های آموزنده در مقاله می تواند در شناخت و ارزیابی شرایط نبرد طبقاتی در ایران کمک باشد که طبقه کارگر با آن دست بگریبان است. بررسی این شرایط در عین حال می تواند به پرسش هایی پاسخ دهد که در مقاله ناصر اصغری پاسخ نهایی و پیگیر نمی یابد. مطلب را بشکافیم:

1-   چشم انداز تغییر انقلابی
بحران روبنا و زیربنای حاکم بر کشور و «چشم انداز» یک «انفجار توده ای عظیم» برای حل آن، «تقش مهم و حیاتی» طبقه کارگر ایران را در روند تغییرات قابل شناخت می سازد. امری که بر ضرورت یافتن اشکال [و مضمون] مبارزه و گذر از «نقطه ضعف» های کنونی مبارزه کارگران را برجسته می کند.

2-   پیوند مبارزه ی صنفی و سیاسی
سیطره ی دیکتاتوری حاکم و «تجربه ی نزدیک به چهار دهه» جای تردید باقی نمی گذارد که سرشت مبارزه ی اقتصادی کارگران ایران «خصلتی فراصنفی و سیاسی» دارد و لذا مبارزه ای «سراسری» و در سطح کل جامعه است که علیه کلیت نظام حاکم سرمایه داری عمل می کند. تجربه نشان می دهد که دستیابی به کوچکترین خواست های صنفی- مطالباتی کارگران، «به مبارزه ی سیاسی کشانده می شود» و بدون حذف انقلابی نظام تحقق پذیر نیست. «تشکل های توده ای طبقه کارگر باید توان بسیج توده ای کارگران در هر شرایطی را داشته باشند و خود را به مبارزه در چهارچوب قانون و قانونیت بورژوازی محدود نکنند.»

3-   تلفیق مبارزه ی مخفی و علنی
برخلاف تصورات چپ روانه ی "سندیکاهای انقلابی مخفی" و ...، «شکل متناسب با مبارزات ... شورا و تشکل های شورائی طبقه کارگر است». گرچه «بهترین و مطلوب ترین شکل ... تشکیل مجموع عمومی کارگری ... برپایی منظم مجمع عمومی در یک ساعت خاص و ثابت در طول ساعات کاری و در یکی از سالن های محیط کارست»، باید اذعان داشت که نمی توان «تا فراهم شدن شرایط برای این شکل مطلوب ... دست روی دست بگذاریم ... تشکیل مجامع عمومی حتی می تواند غیرفرمال و همانند پیک نیک و گلگشت هم صورت بگیرد.» به سخنی دیگر، بهره بردن از اشکال مخفی و علنی و نیمه علنیِ برگزاری نشست ها ضروری است. هیچ شکل را نباید مطلق و یا نفی نمود.

4-مضمون مبارزه ی طبقاتی
مضمون مبارزه ی طبقاتی از مسائل خرد و کلان تشکیل می شود. به سخنی دیگر، از مطالبات صنفی- رفاهی در چهارچوب نظام سرمایه داری حاکم و خواست هایی که تنها با گذار از نظام استثمارگر قابل دستیابی اند. از این رو باید طبقه کارگر و هر کارگر مبارز بکوشد سطح دانش و آگاهی خود را نسبت به هر دو بخش وظایف ارتقا دهد. وظیفه ای که بازتاب نیاز کارگران برای تشکل در سازمان های صنفی- شورایی- مجمع عمومی و حزب طبقاتی خود است. تربیت «فعالین و رهبران» از میان کارگران برای هر دو بخش مبارزه ضروری و ممکن است. شناخت و درک نظری- تئوریک رابطه ی مساله های خرد و کلان، پیوند میان مبارزه صنفی- سیاسی و از همه مهم تر، شناخت ساختار و مضمون جامعه ای که در آن استثمار نیروی کار پایان یابد، یعنی جامعه سوسیالیستی- کمونیستی از اهمیت اجتناب ناپذیر برای پیش برد نبرد طبقاتی به سود طبقه کارگر برخوردار است.

5- برنامه ی حداقل کارگری
«نباید مناسبت ها را قاطی کرد. ... تجمعی که بخاطر دستمزدهای پرداخت نشده و بیکاری برپا شده، می تواند با وارد کردن بحث بر سر مسائل عمومی تر سیاسی به بیراهه برود و متشنج شود».
در تجمعی که به خاطر پرداخت نشدن دستمزدها تشکیل شده، نگرانی عمده ی بخش اصلی شرکت کنندگان دریافت دستمزد عقب افتاده است که در دوران اخیر با حکم شلاق تروریسم دولتی- قضایی- امنیتی رژیم روبرو می شود. یافتن شیوه ی مبارزه ای که دست سرکوبگر را از ضربه زدن باز دارد و دریافت دستمزد عقب افتاده را ممکن سازد، وظیفه ی روز و بلاتردید است. یافتن این شیوه، به کمک هنر و بهره گیری از تجربه ی مبارزاتی «رهبران عملی کارگری» عملی می شود.
اما همان طور که مقاله به درستی اشاره می کند، «مبارزه ی اقتصادی کارگران در ایران، خصلتی فراصنفی، سراسری و سیاسی دارد». بدون انتقال این آگاهی به مبارزان کارگر که مضمون برنامه حداقلِ کارگری را تشکیل می دهد، مبارزه برای دریافت «دستمزدهای پرداخت نشده» سرشت سیاسی خود را از مد نظر دور می دارد و در سطح «ترودیونیستی» باقی می ماند.
تحمیل گرسنگی و بیکاری به کارگران و خانواده های آن ها توسط حاکمیت نظام سرمایه داری در جمهوری اسلامی، ریشه ی سیاسی دارد که در هر «تجمعی» باید به کارگران منتقل شود. تصمیم سیاسی نظام برای اجرای نسخه ی "اقتصاد سیاسی" امپریالیستی، برنامه "خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی"، یک برنامه سیاسی است که پیامد آن، تشدید استثمار کارگران، پرداخت نشدن سرموعد دستمزد پنج بار زیر مرز فقر و امثال آن است. ریشه ی سیاسی مبارزه علیه این سیاست ضد کارگری از این واقعیت ناشی می شود. هر «تجمعی» که وظیفه آن القای این نظر است که گرسنگی و پرداخت نشدن دستمزد «مشیت الهی» است، باید افشا گشته و ریشه وضع برای زحمتکشان قابل شناخت گردد. اگر قرار نیست که زحمتکشان با گریه و زاری بخواهند ترحم استثمارگران را برانگیزند و تقاضای دستمزد عقب افتاده را بزرگواری ارباب و دریافت ”خیریه“ بپندارند، و یا اگر نباید مبارزه برای دستمزد عقب افتاده به مبارزه «ترودینیستی» محدود شود که ناصر اصغری آن را به درستی مردود می داند، آن وقت باید علل وضع حاکم در هر «تجمع» و نوشتاری طرح و با زبان قابل درکِ زحمتکشان بیان شده و از این طریق شرایط برای تغییر وضع حاکم ایجاد گردد. وظیفه ای که به تجربه «رهبران عملی کارگری» نیاز دارد.
هنگامی که واحدهای تولیدی و یا خدماتی به فروش می رسد، هنگامی که سرویس اتوبوس رانی شهری به یک شرکت خصوصی واگذار می شود و امثال آن، شرایط سیاسی- اقتصادی برای استثمار و بیکاری کارگران تشدید می شود. تشدید فقر با دستمزد ناکافی به کارگران تحمیل می گردد. پرداخت نشدن به موقع دستمزد و امثال آن به معضل زندگی زحمتکشان بدل می شود. اقدام سیاسی نظام سرمایه داری که همان اعمال ”نبرد طبقاتی از بالا" است، ریشه ی «خصلت سیاسی» برنامه حداقل کارگری را پایه می ریزد و سیرآب می کند. کارگران و «رهبران عملی کارگران» تنها آن هنگام پاسخ ضرور و متناسب به اقدام سیاسی نظام سرمایه داری می دهند که دورنمای جایگزین را در برابر اقدام سیاسی نظام سرمایه داری طرح کنند.
بدون طرح "اقتصاد سیاسی" جایگزین برای مرحله رشد جامعه ایرانی در هر نوشته و در هر مجمع که باید با زبان متناسب و توجه به شرایط مشخص و سطح آگاهی و آمادگی مبارزاتی لحظه ی کارگران، ازجمله در «تجمعی که بخاطر دستمزدهای پرداخت نشده و بیکاری برپا شده است» عملی گردد، مبارزه از سطح مبارزه ی اقتصادی فرانمی روید و با «خصلت ... سیاسی» مبارزات کنونی در تضاد قرار می گیرد. وظیفه روشنگری و قابل شناخت ساختن رابطه ی عقب افتاده دستمزد و بیکاری با عملکرد نظام سرمایه داری، «انقلابیگری» کاذب نیست.
نقض غیرقانونی اصل های اقتصادی قانون اساسی، اصل ٤٤ که مالکیت عمومی- دموکراتیک مردم میهن ما را (که بخش دولتی نامیده شده) بر ثروت های ملی تثبیت کرده است، زمینه ی سیاسی اجرای برنامه های ضد کارگری رژیم دیکتاتوری را تشکیل می دهد، و بحران روبنایی و زیربنایی حاکم بر کشور را موجب شده است که در مقاله ی "کارگران با مجامع عمومی خود به میدان می آیند" با توانایی برشمرده شده است. خروج از بحران، جز از طریق زنده کردن دستاوردهای ترقی خواهانه و دموکراتیک انقلاب بهمن ممکن نیست.
گذار از شرایط کنونیِ سیطره ی دیکتاتوری بدون دفاع از این دستاوردها، در مرکز آن دفاع از مالکیت عمومی- دموکراتیک مردم ممکن نیست. سکوت در این زمینه گامی ناپیگیر است که پاسخ نهایی به علل شرایط سلطه نظام سرمایه داری را مطرح نمی سازد. دفاع از مالکیت عمومی- دموکراتیک مردم، پرچمی است که طبقه کارگر ایران می تواند در زیر آن «نقش مهم و حیاتی خود را بازی کند».



*کارگران با مجامع عمومی خود به میدان می آیند (ناصر اصغری) www.akhbar-rooz.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست