سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خیاطی!


خسرو باقرپور


• امشب اگر خوابم برد؛
با قیچی ی شعرم،
می بُرَّم حریرِ پُر ستاره ی این شب را
و بر تنِ تو اندازه می کنم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۴ بهمن ۱٣۹۵ -  ۲٣ ژانويه ۲۰۱۷



 امشب اگر خوابم برد؛
با قیچی ی شعرم؛
می بُرَّم حریرِ پُر ستاره ی این شب را
و بر تنِ تو اندازه می کنم.
آستین هایش را از سرِ شانه ها؛
می دوزم به چشمه های روان؛
جرعه ای از پیاله ی دستان تو می نوشم.
و دکمه های روشنِ ستاره را؛
می دوزم بر چاکِ سینه اش
و روشن می شوم!
هزار اسبِ یله را:
هَی می کنم در دامنه هایِ بی تابِ پستان هات.
رنگِ تَب می گیرد؛
و بویِ شعر می دهد؛
شکلِ عقلِ من!
و نیلوفری کبود بر چینِ دامنت می شکُفد!
باران را می شورانم
و می بارانم:
بر چینِ شانه هاش،
سر بر شانه ات می گذارم
و گیسویت چَترِ مهربانی می شود بر چهره ام.
آهو را پناه می دهم در دشتِ دامن اش
و در دامنه ی نمناکِ این دشتِ مهربان؛
می گِریَم.

فوئرته ونتورا - اوایل دی ماه ۱٣۹۵
تصویرِ متن: شبِ پرستاره: ونسان ونگوک.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست