سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آریل دورفمان
آی آمریکا! حالا می‌فهمید شیلی چه احساسی داشت؟


لقمان تدین نژاد


• هرچه باشد همین آمریکا بوده که حکومت ملی شیلی و بسیاری کشورهای دیگر را سرنگون ساخته است. مضحکه‌ی تاریخ در اینست که امروز فریاد همان سازمانی به هوا رفته است که هیچوقت یک سرِ سوزن برای استقلال کشورها اهمیت قایل نبوده است و امروز یک رقیب جهانیِ قدرتمند درست همان تاکتیک‌ها و ترفندهایی را به خدمت گرفته است که روزی همین سازمان بر دیگر کشورها اعمال می‌کرده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲٨ آذر ۱٣۹۵ -  ۱٨ دسامبر ۲۰۱۶



رئیس جمهور منتخب سالوادور آلنده در مراسم ادای احترام به پیکر ژنرال رنه شنایدر


این صحنه‌ کاملاً آشناست که امروز آمریکایی ها زنگ خطر را شنیده و از گزارشهای سازمانهای ضداطلاعاتی مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات، و فراهم کردن زمینه برای رسیدن دونالد ترامپ به ریاست جمهوری به خشم آمده‌اند. من هم به نوبه‌ی خود مشابه همین خشم و سراسیمگی را تجربه کرده‌ام.
روشن‌تر بگویم: صبح روز ۲۲ اکتبر سال ۱۹۷۰ بود که در خانه‌ی خود در سانتیاگو با همسر خود انجلیکا Angélica نشسته بودم که رادیو غیرمنتظره خبر داد که ژنرال رِنه شنایدر (René Schneider) فرمانده کل قوا در یکی از خیابان‌های پایتخت هدف گلوله‌ی یک کوماندو قرار گرفته و امیدی به زنده ماندن او نمی‌رود.
عکس‌العمل من و انجلیکا (Angélica) در آن لحظه یکسان بود و تقریباً همصدا گفتیم: «کارِ سازمان سیا C.I.A. است.» در آن لحظه ما هیچ مدرکی در دست نداشتیم - هرچند که ظن ما بزودی تأیید شد و مدارکِ فراوانی در این باره رو شد - اما تردید نداشتیم که این هم یکی دیگر از توطئه‌های آمریکا در راه به شکست کشاندن خواست‌های مردم شیلی است.
شش هفته پیش از ترور فرمانده کل قوا، سالوادور آلنده‌ (سوسیال دموکرات) به رغم میلیونها دلار که ایالات متحده صرف جنگ روانی و اخبار دروغین علیه او کرده بود برنده‌ی یک انتخابات عادلانه مردمی شده بود و هدف آمریکا در جلوگیری از پیروزیِ او در انتخابات ناموفق مانده بود. شعارهای آلنده پیرامون عدالت اجتماعی- اقتصادی بود و ما تردید نداشتیم که دولت ریچارد نیکسون که همدست اولیگارشی مالیِ شیلی محسوب می‌شد از هیچ ترفندی در راه جلوگیری از پیروزیِ آلنده مضایقه نخواهد کرد و تلاش خواهد کرد که به هر قیمتی شده از پیشرویِ انقلابِ مسالمت آمیز او جلوگیری کند.
همه جا صحبت از یک کودتای نزدیک شونده بود. همین اتفاق قبلاً در گواتمالا و ایران و اندونزی و برزیل افتاده بود و تمام رهبرانی که به نحوی در مقابل منافع ایالات متحده ایستاده بودند سرنگون شده بودند: و حالا نوبت شیلی بود. ترور ژنرال اشنایدر هم دقیقاً در همین راستا بود چرا که او با سوگند به پشتیبانی از قانون، سرسختانه در مقابل توطئه‌ها و آشوب‌فکنی‌ها مقاومت نشان می‌داد.

قتل ژنرال شنایدر نتوانست مراسم سوگند ریاست جمهوریِ آلنده را به هم بزند اما سازمانهای جاسوسی آمریکا در سه سال بعدی و به دستور مستقیم هنری کیسینجر (Henry A. Kissinger) همچنان به حملات خود به دولت ملی و کارشکنی در امور اقتصادی، ایجاد آشوب، و تحریک به ناآرامی در ارتش ادامه دادند. نیکسون دستور داده بود: «اقتصادشان را به زانو در آورید.» و آمریکا نهایتاً در روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ دولت آلنده را سرنگون ساخت و یک دیکتاتوری خشن و سرکوب‌گر را جانشین آن ساخت: نزدیک به ۱۷ سال شکنجه و اعدام و آدم ربایی و تبعید و مفقود کردن مخالفین.
با توجه به دردی که بر ما مردم شیلی رفته است ممکن است برای بعضی‌ها قابل قبول باشد اگر ببینند که از مشاهده‌ی برآشفتگی و پیچ و تاب خوردن آمریکایی‌ها لبخندی بر لبان ما نشسته باشد چرا که حالا نوبت خود آنها رسیده است که قربانی دخالت یک کشور خارجی در امور داخلی و دموکراسیِ خود باشند. هرچه باشد همین آمریکا بوده که حکومت ملی شیلی و بسیاری کشورهای دیگر را سرنگون ساخته است. مضحکه‌ی تاریخ در اینست که امروز فریاد همان سازمانی به هوا رفته است که هیچوقت یک سرِ سوزن برای استقلال کشورها اهمیت قایل نبوده است و امروز یک رقیب جهانیِ قدرتمند درست همان تاکتیک‌ها و ترفندهایی را به خدمت گرفته است که روزی همین سازمان بر دیگر کشورها اعمال می‌کرده است.
من در اینجا تناقض تاریخ را خیلی خوب حس می‌کنم اما از آن خوشحال نیستم و دلیل این ناخشنودی فقط این نیست که من هم امروز یک شهروند آمریکا محسوب می‌شوم و اینکه برای یک بار دیگر قربانیِ دخالت‌های نابکارانه‌ی بیگانه شده‌ام. ناشادیِ من عمیق تر از یک احساس عدم امنیت ساده است چرا که در اینجا ما با یک فاجعه‌ی همگانی روبرو هستیم: شایسته نیست مردمی که در آمریکا رأی خود را به صندوق انداخته‌اند همان چیزی را تجربه کنند که قبلاً در شیلی بر سر ما آمده بود. سرنوشت شهروندان هیچ کشوری نباید تحت هیچ شرایطی با دخالت بیگانگان و قدرتهای برون مرزی رقم زده شود. نقض این‌چنینیِ حقوق یک ملت باید جدی گرفته شده و اهمیت بالای این نکته درک شود.
امروز که ترامپ و دستیاران او دخالت یک قدرت خارجی در انتخابات آمریکا و تغییر نتایج به نفع او را انکار می‌کنند خاطرات سالهای اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ به گونه‌ی غریبی بار دیگر زنده می‌شود. آن روزها هم بسیاری از مردم شیلی سازمان سیا را متهم به دخالتهای غیر قانونی در امور داخلی کشور خود می‌ساختند. ترامپ امروز درست به همان تحقیرها و سرزنش‌هایی متوسل می‌شود که در آن سالها در مورد ما بکار می‌رفت: «این حرفها همه خنده ‌دار است و یک مشت تئوریِ توطئه. ما غیر ممکن است بفهمیم چه کسی پشت این کارها بوده.»
در مورد شیلی ما در نهایت توانستیم پی ببریم که چه سازمانی پشت توطئه‌ی کودتا بوده است چرا که «کمیته‌ی چِرچ، Church Committee» با بررسی شجاعانه‌ی خود در سال ۱۹۷۶ جنایات بیشمار سازمان سیا را برای جهانیان افشا کرد و روشن کرد که این سازمان با چه روش‌هایی جنبش های دموکراتیک سراسر جهان را به بهانه‌ی حفظ جهان از خطر کمونیسم سرکوب می‌کرده است.
آمریکا نیز مثل هر کشور دیگری، ازجمله روسیه، حق این را دارد که رهبران خود را بدون دخالت افرادی انتخاب کند که در یک کشور دور نشسته‌اند و نتیجه‌ی انتخابات ملت‌های دیگر را تعیین می‌کنند. زیربنای آزادی و خودمختاری همین احترام به همزیستیِ مسالمت آمیز است که در اینجا یک بار دیگر نقض شده است و این بار این خود آمریکاست که قربانی شده است.
در یک برخورد منصفانه آمریکا در اینجا حق ندارد به آنچه بر سر شهروندانِ قانون‌مدار آن آمده است اعتراض کند مگر آنکه خود نیز آمادگیِ برخورد با گذشته‌ی خود و نقض مکرر حقوق مردمان نجیب کشورهای دیگر را پیدا کرده و شهامت داشته باشد که قاطعانه عهد ببندد که ازین پس از دست زدن به چنان دخالتهایی دوری ورزد. امروز بهترین فرصت است که آمریکا خود را در آینه‌ی تاریخ نظاره کرده و با برخورد با عملکرد گذشته‌ی خود حساب های خود را صاف کند.


آریل دورفمان، Ariel Dorfman
استاد ادبیات دانشگاه دوک Duke، مولف نمایشنامه‌ی «مرگ و دوشیزه، Death and the Maiden » و کتاب خاطرات «زنده با رویاها، Feeding on Dreams


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست